derivation
سپاس و ستایش شایسته است او را به بزرگی در بخشندگی و به دانائی در رخشندگی.
یخبندان که آمد، نیاکان ما در زمین به عمق شش هزار کیلومتر و بدارای ششصد کیلومتر پیش رفتند و نیاز به کنترل جمعیت، وادارشان کرد تا با ذهن جفتگیر منشانه انسانی بمبارزه برخاسته، چله نشینی را سرلوحه زندگی و کار خود قرار دهند و در بیرون رفتن از عصر یخبندان و بیرون آمدن از زمین، از دریچه های غار دو اشکفت کرمانشاه بر زمین پای گذاشته با روش و منش سرکوب ذهن از دام وسوسه های شئی تونی رهائی یافته، در سنین پیش از بلوغ جنسی، انسان میشدند و همسری میگزیدند یا برای همسری برگزیده میشدند و در رهائی از ذهن بیش فعال شبه انسانی، به ذهن خاموش انسانی و بروز دانائی، زندگی را بدون طمع به ناموس و محارم بسر می بردند.
وقتی وی را گفتند: کیستی، از کجا و به چه آئینی؟
گفت: روزبه، ایرانی و گبر آئین هستم.
گفتند: گبر، چگونه آئینی است؟
گفت: به تعبیری در واژگان عرب، مسلمانم، تسلیم خواست پروردگار، از آنسوی بدنیا می آئیم، بی هیچ خواسته و زینسوی بیرون میشویم، بی هیچ خواسته و هر چه او بخواهد سرنوشت نوشته شده بر پیشانی ماست و اعراب وی را بتمسخر گرفتند که ها ها ه ه ه، سلمان، سلمان، سلمان!
گفتند: اینجا صحرای سوزان عربستان است، برای شکار یک موش، ده عرب کشته میشوند تا یکی سربلند میدان شکار شود و شکارچی سربلند، شکار را به کنجی می برد، مباد که مورد سوء قصد قرار گرفته، شکار از چنگ وی بیرون ببرند!.
- جمعه, ۶ ارديبهشت ۱۳۹۸، ۰۸:۲۱ ق.ظ