اندیشه متروکه

از هم اکنون تاگذشته های دور در جهان شبه انسانی مردم زمین، نشانی از روشن بینی و دانائی نمی بینم.

اندیشه متروکه

از هم اکنون تاگذشته های دور در جهان شبه انسانی مردم زمین، نشانی از روشن بینی و دانائی نمی بینم.

Mithras

شنبه, ۷ ارديبهشت ۱۳۹۸، ۰۶:۱۸ ب.ظ

استاد بزرگ امیر حسین خنجی در ایران تاریخ به نکات ارزشمندی در تاریخ کهن ایران اشاره می کنند و از آن جمله به نگاه دینی مردم که ایزدان یا زیاد کننده ها را سپاسگزار بوده اند و چیزی برای پرستش در آسمان ها نمیشناختند جز آنکه باور داشتند، چیز آتشین، سازنده محترم و گرداننده منظم این هستی است.


سرگذشت یک قوم، زندگی دور و دراز در گوشه های پنهان تاریخ است که در یک سفر دراز سرشار از داستان هائی شگفت از دگرگونی ها و نشیب و فراز ها و افت و خیزهای بی پایان، کامیابی ها و ناکامی های گوناگونی است که اکنونِ ما را ساخته است و مردم زنده کسانی اند که از تاریخ و گذشتگان خود درس می گیرند و به گذشته خود نادان و فراموش کار نیستند.

ائیران، سرزمین آریان، از دوران بسیار دور زیست گاه جامعه ها و قبیله های پرشماری از قوم بزرگ آریا بود که در سرتاسر زمینِ پهناور، پراکنده بودند.

این سرزمین از تاجیکستان کنونی آغاز و زمینهای میان دو رود بزرگ آمودریا، و سیردریا، «واقع در ازبکستان و ترکمنستان کنونی»، را در بر می گرفت و پیشینه سرزمین کنونی افغانستان، جز سرزمین های پختون نشین و مَک کُران که اکنون پاره بزرگترش در خاک پاکستان قرار دارد را در بر گرفته در شمال شامل سرزمینهای دو سوی شرقی و غربی دریای قزوین «کاسپین»، به کوه های قققاز می رسید و در غرب، سرزمینهای شرقی و جنوبی دریاچه وان در ترکیه و سرزمینهای کوهستانی کردستان بزرگ، را شامل میشده است.

«ازبکستان کنونی و نیمه جنوبی ترکمنستان کنونی از اواخر سده چهارم هجری به بعد یعنی سده ها پس از ور افتادن شاهنشاهی ساسانی و فتوحات اسلامی، مورد تهاجم جماعت خزنده تورک قرار گرفت و در اوائل سده پنجم هجری به اشغال ترکان مهاجم در آمد.

بومی های ایرانی را تارانده، کشتند یا به زور، تورک زبان شدند.

آذربایجان و نواحی شرقی دریاچه وان نیز در سده های پنجم و ششم هجری مورد تهاجم ترکان قرار گرفت و تا سده های هشتم و نهم هجری، گروه های بزرگی از ترکان در آن زمین ها، جای گیر شدند.

همه این سرزمین ها را «فلات ایران»، نامیده اند و ساکنان باستانی این سرزمین ها، به آنچه ما فلات ایران می گوئیم، آن گونه که در اوستان آمده، اَیریانءَ، وائی جا می گفتند که مانای «نشیمن گاه آریان»، یا آریان زمین و به زبان امروز، ایران زمین و به کوتاه کردنی اشتباه، ایران، می گوئیم.

در بندهای 13 و 14 میترَ یَشت «مهر یَشت»، که کهن ترین اثر دینی قوم آریا و مربوط به هزاره دوم پیش از مسیح است، آمده است، ایزد «میترَ»، میترا، از فراز کوه «هرا بُرز، »، یعنی قله دماوند، سرزمین های آریایی را زیر خورشیدِ بالای هرابُرز، به نیمروز، بر فراز میانه سرزمین های آریائی در سغد و خوارزم و مرو و هرات و «ایش کت»، و « پئورت»، روان است.

پس ایران دوهزار سال پیش از میلاد مسیح، سغد و خوارزم و مرو و هرات، بخش های شمالی و شرقی سرزمین های آریائی بوده و ایران کنونی، در آن روزگار، بخش غربی و جنوبی سرزمینهای آریائی را تشکیل می داده و همه سرزمین های شرقی دریای مازندران نیز سرزمین و نشیمن گاه آریان بوده است.

در آغاز کتاب وندیداد آمده که اَیریانء، وائی جا، بهترین سرزمین های جهان است؛ ولی اهورَمزدا سرزمین های هر قوم دیگر را نزد باشندگان آن سرزمین ها، دل پسند کرده است تا اقوام دیگر چشم به سرزمین آریان ها نداشته باشند.

در همان بندهای نخستین وندیداد آمده است که اَیریانءَ وائی جا تا سرزمین های شمالی رود ارس گسترده است و اشاره به سرمای سخت سرزمین های آریائی در آنسوی ارس نیز ، دارد.

گر چه گذشته ایران در کتابسوزی های عرب متجاوز و مهاجم برای پیشگیری از افشای کپی برداری ادیان آسمانی از راه بزرگ مردم ایران، آئین مهر، از میان رفته و به فراموشی سپرده شده ولی روشنائی ها و دانائی هائی بدون تغئیر در سرگذشت زمین نهفته است که بکمک آنان می توان راه را باز یافته و سره ، از ناسره سوا گردد.




در همسایگی جنوب غرب قوم بزرگ آریا، در خوزستان امروزی، قومی غیر آریائی جاگیر بودند که در اسناد تاریخی ما با نام خَوج که اسناد تاریخی بابِل و آشور از آنها با نام «عیلام»، بالائی ها یا مردم سرزمین بالا، یاد کرده اند.

در همسایگی غربی قوم آریا در سرزمینهای حوضه رودهای دجله و فرات، نیمه جنوبی عراق امروز، و قوم های بومیِ میان رودان می زیستند.

آن چه قوم آریا را در هزاره دوم پیش از میلاد مسیح، از دیگر قوم های جهان باستان جدا می کند، باورهای ایشان است.

آریائی ها هرگز عقائد بت پرستانه، نیا پرستانه و خرافه و معجزه و جادو، باوری نداشته اند و خدایانشان، نشانه های آسمانی، مانند، خورشید، ماه، ستاره ها، مانند، وارُنه، فلک، میترَ، مهر، خور و فروغ خورشید، اَناهیته یا ناهید و زهره یا وَرَهران، بهرام و مریخ، خشَتریَه، تیر و عطارد، ایندِر، آذرخش آسمانی و وایو، نیروی توفان، گواتَه، نسیم روح پرور، آتَر، آذر، گرما و روشنائی، آگنی، آتش سوزنده، ایزدان گوناگون قوم آریا بودند.

همه ایزدان قوم آریا، ذاتهائی آسمانی بودند که در پدیده های طبیعی تجلی یافته تا جهان انسانها را به نیروی خویش اداره کنند.آناهیتا



میترَ، در زبان آریائی یک صفت مجرد بود به همان مفهومی بکار می رفت که اکنون در زبان پارسی به مانای ، پاس دار مهر، میترَ، ایزد روشنگر و زندگی بخش و مهر آفرین بود که زندگی و بیداری و حرکت و تلاش را از او می دانستند و بر باور آریان ها، همه خوشیها و لذت ها از میترَ سرچشمه می گیرد که همه روزه بر جهان نگاه و نگاهبانی می کند تا همه هستی به زندگی ادامه دهد.

گذر چهار فصل ، به آناهیتا نسبت داده میشد تا ریزش باران، جاری شدن رودها، رویش سبزه ها و بوته ها و درختان و میوه ها و آبستن کردن ماده ها، را سرپرستی و نگاهبانی کند.

آن چه به روشنی پیداست، آئین مهر، نزدیک به هفت هزار سال از تاریخش، بکلی ناپدید و آنچه از آن بر جای مانده، آئینی است که هم چون دیگر آئین ها دستخوش تاثیر از ادیان آسمانی گردیده که همه دیگرگون سازنده های دینی،برای ناتوانی از پیمودن راه، آفرینه های آسمانی را ساخته در اندازه های خودشان نسبت به نیروئی که به آن نام گرفته اند و باور داشته اند می توانند به خواست و اراده بر آنان تاثیر بگذارند.


  • موافقین ۰ مخالفین ۰
  • شنبه, ۷ ارديبهشت ۱۳۹۸، ۰۶:۱۸ ب.ظ
  • داود بهمن آبادی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی